یا رفیق و یا شفیق
تا شروع نکردم, پیروزی انقلاب اسلامی رو که با خون یه دنیا شهید امضا شده با یه روز تاخیر تبریک میگم. خودم هم واقعا خوشحالم که همچین انقلابی بر تارک کشورم میدرخشه.
دیروز و پریروز کلا روی هم خیلی روزهای خوبی بودن. البته با فاکتور گرفتن از خستگی دانشگاه و هوای سرد و تاریک و بارونی.
از خدا ممنونم به خاطر داشتن خانواده ی عزیز و دوستان خیلی دوست داشتنی که بهم عطا کرده
. وقتی خسته از بیرون میای و زنگ پدر مادرت این خستگی رو از تنت بیرون میکنه, وقتی دایی هات برات تو تلگرام, پیام تولد و با کلی استیکر خوشگل موشگل میفرستن, وقتی تو دانشگاه بهت تبریک میگن و وقتی خسته و کوفته از دانشگاه بر میگردی, دوستت برای تولد مهمونت میکنه و تا هفت هشت شب میشینی و باهاش حرف میزنی و میخندی, وقتی دوستت تو اینستاگرام برات یه سورپرایز میزاره و وقتی دوستای دیگه ات صفحه ی فیسبوکت و پر از محبت میکنند, تازه میفهمی خدا نگاهش رو ازت بر نداشته.
تو این یک سالی که بزرگتر شدم, به خیلی چیزا پی بردم , اینکه هیچ اتفاقی تو زندگی به طور اتفاقی نمی افته
, همه چیز این دنیا حساب شده است, اصلا از قبل نوشته شده. اگه دوستی وارد زندگیت میشه, اگه دوستی خارج میشه, اگه رابطه ای قطع میشه, اگه دوستی ای برقرار میشه, همه و همه روی حساب کتاب بوده و مطمئنا خدا خواسته, پس نفع توشه
. و اینکه قسمتی که خدا برای هر بنده اش نوشته, دنیا علیه تو بشه و بخواد از چنگت در بیاره, چون خدا برات خواسته, پس نمیتونه
. پس این دو روز دنیا غصه به دلت راه نده و دلت قرص به مرام خودش باشه.
امسال از تمام کسایی که دوستشون دارم و واقعا تو زندگیم وجودشون برام مهمه, تبریک تولد گرفتم , در راس همه پدر و مادرم که اگر به لطف خدا و زحمتهای این دو تا فرشته ی زمینی نبود, به این نقطه ای که در حال حاضر روش ایستاده ام نمیرسیدم. من سر مادر و پدرم و کلا خانواده ام با هیچ کس شوخی ندارم و کسی بخواد نگاه چپ بهشون کنه, با ما طرفه, یعنی با من و خدای من
. چون من معمولا عادت دارم, مشورت هام و مشکلاتم و با کسی در میون میزارم که خیلی هوام و داره و تو استجابت دعا برام کم نمیزاره. ما بنده ها ضعیف تر از اونی هستیم که فکرش رو میکنیم. فقط از دو طریق میتونیم کاری انجام بدیم, یا از طریق وسوسه های شیطان که در نهایت چه دیر چه زود, تار و ماره , یا از طریق دعا که تار و مار کننده ی پیچیده ترین مشکلاته. شاید بعضی جاها پام بلغزه ولی در مورد پدر مادرم چون خیلی خاطرشون برام عزیزه, همیشه دومی رو از صمیم قلب برای رفع هر شری ازشون انتخاب میکنم و تا الانش که جواب داده, چون خدا خواسته.
از این همه حرف که بگذریم, امروز روز جمعه است
میخواستم که وقف تو باشم تمام عمر
دنیا خلاف آنچه که میخواستم گذشت
اللهم عجل لولیک الفرج
یا علی
.: Weblog Themes By Pichak :.